بزرگ شدن ایلین جونم
دختر نازم الان میخوام کلی بهت بگم که چقدر خانم شدی....
عزیزم تو الان 16 تا دندون داری.
از شیر که گرفتمت و غذاهاتو خودت میخوری
تو مرحله از پوشک گرفتنتم الان
راستی مهمترین بخش اینه که خودت تو اتاق خودت میخوابی تو تخت خودت. مستقل شدی
خیلی از کلمات رو میگی جدیدا جمله سازی هم میکنی و کلمات رو یاد گرفتی کنار هم بزاری
خیلی خیلی خیلی شیطون شدی .... هر کی میبینتت میگه دست مسرا رو از پشت بستی ناقلا
خوشگل شدی.
فدات بشه مامان سارا. خیلی دوستت دارم یه دقیقا هم تحمل دوریتو ندارم با اینکه خیلی شیطونی و همش میگم کاش بابات یکی دو ساعت ببرتت بیرون من استراحت کنم ولی بازم دلم تنگ میشه همین که از در پاتو میزاری بیرون و میگی مامان سارا بای بای و یه بوس محکم میزاری وسط اون دستای کوجولو و نازتو واسم میفرستی و بای بای میکنی و میگم ایلین مامان شیطونی نکنی و حرف بابا ایمان گوش بده باشه؟؟؟؟تو هم میگی باشهههههههه ....
دلم هوری میریزه وقتی نیستی تو خونه وقتی صدای خنده هات تو خونه نیست وقتی نیستی که بهم بگی سارا و اون لبای خوشگلتو بیاری جلو و ماچم کنی .... دلم تنگ میشه و ساعت نگاه میکنم و لحظه شماری میکنم که زودتر بیای....
تولدت تزدیکه عزیزم. دارم فکر میکنم چیکارا واسه تولدت انجام بدم .... هر روز لحظه شماری تولدتو دارم....
خوب خانمم بیدار شدی از خواب و داری با اون چشمای پف پفیت نگام میکنی و ناز و عشوه میای تا مامان بیاد نازتو بکشه.... دختر نازم دستورم که میدی میگی سارا چایی بده.....
نفس مامان تا بعد بای بای