دندون در آوردی خوشگل مامان
الهی قربونت برم مامان جون دندونت در اومد فدات بشم دیشب همه خونمون بودن واسه شام عمه جون عفت متوجه شد 2 تا دندونای پایینت نیش زده بیرون چه قد خوشگلن اون دندونای کوچیکت فدات بشم میگم یه مدت بیقراری میکردی واسه همین بود دندونای صدفی کوچیک وای خدا کی این دندونا کامل در میان ببینم با دندون قیافه دخملم چه شکلی میشه موقع شیر خوردن همش یه چیز تیز اذیتم میکرد خودتم محکم لثه هاتو فشار میدادی قرمز میشدی منم دردم میگرفت ولی از بس دلشوره مریضیتو داشتم متوجه دندون در آوردنت نشدم فردا میخوام واست آش دندونی درست کنم الان خیالم راحت شده که تمام مشکلت دندونت بود نفس مامان فدات بشم بابا ایمان هم ذوق کرد وقتی اون دندونای کوچولوتو دید الان که همش دستتو میبری طرف صورت هر کسی که پیشته صورتشو چنگ میزنی موهاشو میکشی از دیشب هم که هی میخوای گاز بگیری همه رو ولی مامانی میدونی اینا کار زشتیه
دیشب مهدیس دختر عمت با وسیله هات بازی میکرد هی میرفت تو اتاقت رو تختت تو هم هی جیغ میکشیدی دوست نداشتی به وسیله هات دست بزنه همه میگفتن با این سن کمش میفهمه وسیله هاشو دست میزنه مهدیس وای قربونت برم وقتی مهدیس میرفت تو اتاقت جیغ میکشیدی گریه میکردی میبردمت تو اتاق پیش مهدیس تو میخواستی بزنیش خم میشدی تا موهاشو بکشی وقتی از اتاقت میومد بیرون آروم میشدی
دست به بالشت عروسکیت زد زدی زیر گریه ما مونده بودیم از همین حالا این برخوردته بعد چی میشی
بالاخره کار خودتو کردی سر فرصت مناسب که مهدیس داشت باهات بازی میکرد زیر چشمشو چنگ زدی زخم شد مهدیسم گریش در اومد ای ناقلا کار خودتو کردی آروم شدی میخندیدی میرقصیدی شیطون بلا